Desire knows no bounds |
Sunday, January 26, 2003
از وبلاگ عرائض :
...مسافرها ميروند و من مانده ام . اينجا ، در غوغای " دوستت دارم " و " دوستم داری ؟ " ، در غوغای آرايش و عطر ، ... ، در اين همه غوغا و نمايش و اين همه هيچ . مسافرها ميروند و من مانده ام . نه اينکه آن سنگ ها و ديوارها و بنا ها از جنس ديگری باشد ، نه اينکه آن خاک و بيابان و هوا از جنس ديگری باشد ، نه اينکه آن خدا و آن پيامبر جور ديگری باشند . نه ، لا به لای نيت و احرام و تلبيه ، طواف و سعی و تقصير ، شايد که به تو فرصت تفکر دوباره ميدهند ، اگر تو مجذوب کاپريس و اسواق بن داود نشوی ... از وبلاگ غريب آشنا : "خدايا، به من قدرت اين را بده که به همان اندازه که دوستش می دارم ، بتوانم نياز به دوست داشتنش را در خود از بين ببرم ." |
Comments:
Post a Comment
|