Desire knows no bounds |
|
Tuesday, June 24, 2003
طفلکی اين بچه بعد از چهار سال زندگی مشترک ، بالاخره مرد ! يعنی در واقع سکته کرد ، هم مغزی ، هم قلبی . و امروز بعد از سه روز بستری بودن تو سی سی يو دوباره برگشت سر خونه زندگيش . البته هنوز دوران نقاهتش رو داره طی می کنه . يعنی به کمی قاطی داره . می گی سی دی رو بخون ، می ره ری استارت می کنه . می ری خاموشش کنی ، يکی يکی سی دی درايو هاش باز می شه . می ری سی دی درايو ها رو ببندی ، وينمپ راه ميفته . خلاصه که اينجورياست . البته متاسفم که نمی تونم اسم يا اسامی دکترهای معالجش رو اعلام کنم . فقط همين قدر بگم که گول اسم اين بر و بچه های شريف رو نخورين . يا لااقل قبلش بياين پيش من تحقيق کنين . از ما گفتن بود !
|
|
Comments:
Post a Comment
|