Desire knows no bounds |
|
Thursday, July 8, 2004
می خواهم آب شوم
در گستره ی افق آن جا که دريا به آخر می رسد و آسمان آغاز می شود می خواهم با هر آن چه مرا در بر گرفته يکی شوم. حس می کنم و می دانم دست می سايم و می ترسم باور می کنم و اميدوارم که هيچ چيز با آن به عناد برنخيزد. می خواهم آب شوم در گستره ی افق آن جا که دريا به آخر می رسد و آسمان آغاز می شود. مارگوت بيگل --- شاملو ***** اتفاق می افتد آرام آرام تکه تکه اما می افتد. آرام می گيرم در اتفاق ذره ذره ته نشين می شوم. به نام می خوانمت هنوز هر روز هميشه به نام می خوانمت مکرر بی وقفه بی هوده. دنياهامان را قسمت کرده ايم با هم دنيای درونت مال من قلبم مال تو دنياهامان را قسمت کرده ايم با هم. زندگی را از روزنی نيمه مسدود نفس می کشم به گُمانم اما زندگی جای ديگری ست زندگی جای ديگری ست. |
|
Comments:
Post a Comment
|