Desire knows no bounds |
Monday, April 4, 2005
هه
می شد لااقل اين ريختی به جاهای خنده دار کشيده نشه اين مدل حرف زدن و تشکر کردن ديگه واقعن مثل تشکر از خانواده ی محترم رجبی و شهرداری منطقه سه ی آخر سريالا می مونه ... عصبانيم آزرده م و انگار که فريب خورده باشم ... خلاصه که زکی! * * گوزن ها |
Comments:
Post a Comment
|