Desire knows no bounds |
|
Friday, December 30, 2005
می گه اين جا می تونی همه ی کارايی که دلت می خواسته رو بکنی
با يکی از اون ديزاينرها آشنا شدم وارداتشون از ايتاليا و اسپانياست يه کمپانی بزرگ داره باهاش صحبت کردم وقتی فهميد انگليسی و اسپانيايی هم بلدی کلی استقبال کرد اين جا خيلی دوست دارن ديزاينرهاشون خارجی باشن ... می گه مگه دلت همينارو نمی خواست؟ می گه اون جا دنبال چی می خوای بگردی اون جا به هيچ چی نمی رسی هيشکی قدرتو نمی دونه اين جا اما می تونی خودتو نشون بدی تو هم که خوب بلدی خودتو نشون بدی پس معطل چی هستی؟ ... هی می گه هی می گه هی هر بار و هر بار و هر بار ... هه بفرما اينم از دريمز کام ترو ی ما من که دريمزامو اين جوری نمی خواستم کام ترو شن که شرايطشم مهم بود اما حالا هی يکی يکی دارن پيش ميان بدون اين که حواسشون باشه من اين جوری شونو نمی خواستم ! نمی خوام اصن بابا تازه شم دريمز کام تروی من پکيجه تکی تکی نيست که تک خوری نداريم شرمنده |
|
Comments:
Post a Comment
|