Desire knows no bounds |
Wednesday, August 30, 2006
قبول کرد.اما میدانم که بازهم تکرار خواهد کرد. آنقدر حساسم که تمام ضمایر جمع و مفردش را گوشهایم با ضریب ده میشنوند.. خانه ما.. اتاق ما.. ما..یک گوشهای از ذهنم را بی حس کردهام.. اما لعنتی هی نیشگونش میگیرد ...
|
Comments:
Post a Comment
|