Desire knows no bounds |
Monday, August 18, 2008
آقای رييس تازه از سفر خارجه برگشته و دوباره مثل سفر قبلیش چپ و راست از کلکسيون دخترهايی که باهاشون بوده (بوده حالا يعنی واقعن؟ من که بعيد میدونم!) صحبت میکنه. بازم مثل سفر قبلیش يه فولدر عکس داره که تا میری سروقت کامپيوترش يه چيزی رو تو نقشههاش چک کنی میشونتت که بيا عکسا-يی که جلوی بقيه نمیشه- رو نشونت بدم. بعد نه که اين آقا قبلنا دو ترم استادم بوده، اصلن خوشم نمياد هی بشينم عکسای فولدر يواشکیشو ببينم يا بروشور دخترای رنگ و وارنگی که باهاشون بوده رو بشنوم! هی تلپ و تلپ از چشمم ميفته. اصلن نمیفهمم چرا آقايون اينهمه فکر میکنن هر چی تعداد دوستدختراشون در واحد زمان بيشتر باشه يعنی باحالترن!
|
۲) اینکه یک نر بتواند نشان بدهد که در جفتیابی/جفتگیری و ... سابقهدار بوده است، شانس پذیرششان را از سوی یک ماده بیشتر میکند.