Desire knows no bounds |
|
Sunday, December 28, 2008 امروز داشتم دوباره این عکس آقاهه رو که داره با انگشتش، با دقت وتمرکز و فرانسویتایپ، دهن خانومه رو کنکاش میکنه نگاه میکردم. خدا بگمچیکارت کنه آخه بچه! از کجا، نامرد از کجا، از کجا آخه؟! ها؟ ها؟(ببین همین جوری پیش بریم با هم، هی فعلها رو قورت بدیم هی قورت بدیم،چهار روز دیگه حروف ربط و بیربط رو هم قورت میدیم، بعد ایمیلهامونمیشه چهار تا کلمه، لابد بعدش هم فقط میشه علامات سجاوندی، در حد نقطه وویرگول و پرانتز، (و خدا شاهد است که اگه من و تو هستیم که لابد یک جوریمی فهمیم یا حدس می زنیم طرف داشته غرِ دوری میزده یا قربونصدقهمیرفته یا خاطرهی ماچِ فیمابین رو مزمزه میکرده!) بعدش هم که به سنتحذفکردنهای کیارستمی، لابد هی ایمیل خالی برای هم میفرستیم و با هموناهم کیف میکنیم!)
|
|
Comments:
Post a Comment
|