Desire knows no bounds |
|
Wednesday, July 15, 2009
آفاق را گرديدهام
مهر بتان ورزيدهام بسيار خوبان ديدهام ليکن تو چيز ديگری |
|
Comments:
تا تنور داغه یه نون هم ما بچسبونیم . گرچه شعر با یه شروع نمیشه اما اگه اینجوری بگیم درست میشه : یار آن نیست که مویی و میانی دارد .....بنده طلعت آنیم که آنی دارد . .. شعر غلط شد حافظ به بزرگی خودش میبخشه . اما این همون چیز دیگره که شما گفتید یعنی اونایی که (آن) دارن . (آن) خیلی مهمه به شرطی که بعد یه مدت کاشف به عمل نیاد که یارو (آن) که نداره هیچ (این) هم نداره ! آخه چیزی که این روزا فراوونه چیزای قلابی و بدلیه. ممکنه ( آن ) و ( چیز دیگر ) بدلی و قلابی و مشابه هم به بازار اومده باشه
اوه ...! تو چیز دیگری
Post a Comment
|