Desire knows no bounds |
Saturday, September 5, 2009
ما احتياج به يک آسمان مخفی و عليت سحرآميز داريم که در آنها خبری از وظايف معمولی و روزمرهمان نباشد. ايگور هم حالا ديگر خواب نبود و بلند شده بود تا برود آرنجش را به پنجرهی راهرو تکيه دهد.
کاناپهی قرمز -- ميشل لِبر |
Comments:
Post a Comment
|