Desire knows no bounds |
|
Monday, March 7, 2011
با خودم فکر میکنم بروم تاکو درست کنم. میروم توی آشپزخانه. در یخچال را باز میکنم و در کابینت خوراکیها را و یک نگاهی هم میاندازم به حیاط، از پنجره. با خودم فکر میکنم ولش کن. حوصلهی تاکو ندارم. گوشت بیفتک میگذارم بیرون. سیبزمینی و ذرت و گل کلم و کاهو. کاش یکی پورهی سیبزمینی میآورد، داغ و آماده. فردا صبح از هشت هم که بیرون باشم کارهایم تمام نخواهد شد. صدتا قرار و بانک و سر زدن به نقاش و بنا و فکس فلان و فیش بهمان و لیست اسمهای بلاتکلیفماندهی بیداکیومنت و الخ. حوصله ندارم به نوشتن پروپوزال و قرارداد فکر کنم حتا. دلم میخواست میشد این دو هفتهی آخر لم بدهم روی مبل بزرگه و فیلم ببینم فقط. نمیشود. باید ضربدر دو شوم. گوشتها را میگذارم دیفراست شوند. میروم چراغ اتاقخواب را خاموش کنم. با پایم شالگردن کف اتاق را میاندازم توی چمدان و درش را شوت میکنم بسته شود. هه. چمدان سورمهایِ احمق. چای. کتابخانه. کتابخانه بوی تینری چیزی میدهد. تینر ندارم. نمیدانم بوی کدامیک از این چیزهاییست که خریدهام. زهرا خانم همهی کتابها و بروشورها را جابهجا کرده. کتابخانه برق میزند و هیچ چیز سر جایش نیست. همهچیز عین اتاق غریبهها مرتب است. کِی کیتکتها تمام شد؟ میگردم دنبال پوشهی مدارک. شناسنامه و پاسپورت و الخ. ورقشان میزنم. هوووم. همه چیز دارد اتفاق میافتد. اتفاقهای این روزهای من دو تا سور زده به بحرانهای دورهی خا×تمی، از لحاظ تنوع و تعداد. خا×تمی جزو لغات ممنوعه است؟ هزارتا ایمیل ستارهدار جواب نداده دارم. چای سرد شده. باید کلاغ بکشم.
|
عاشقققتم...
انقدر زندگیم خسته است که خیلی وقت بود نخونده بودمت.
میخواستم تو وبلاگم بنویسم: دیگه آیدا هم نمیخونم :(
کلی خبر شده مث که. کجا میریم؟ کی میای؟
اين يك جمله ي لوس و خنك بود كه معمولا از ناحيه ي بعضي آقايان و خانمهاي ميانسال رو به پر سن سال ادا مي شد وقتي كسي مثلا ميگفت فلان چيز تمام شده است . مثل همين حالا كه شما نوشته ايد كيت كتها تمام شد اگر كه بودند و ميخواندند ، بدون توجه باينكه صدام چند سالي اسنمت مرده است حتما" ميگفتند تموم بشه عمر صدام !
و اما اندر حكايت كيت كت اين نكته نيز اضافه كنم كه حتما" كه شما كيت كت ايراني ميل ميكنيد ديگر ؟! نه اشتباه نكنيد . منظور از كيت كت ايراني ، بهيچوجه من الوجوه تك تك نميباشد . اگر چه آن اوايل ، تك تك همان كيت كت بود كه فقط اسمش عوض شده بود اما به مرور زمان و هر چه گذشت ، تك تك از كيت كت دور شد و اگر نه به لحاظ شكل و قيافه كه بلحاظ طعم و مزه شد همين تك تكي كه هست . و البته چند سالي يكه تاز ميدان بود و همين بود كه بود تا اينكه برادران شركت صهيونيستي ي نستله ي مقيم هلند يا دانمارك دلشان بحال ما و جيب خودشان سوخت و عليرغم مخالفت هاي برخي برادران ارزشي ، خط توليد كيت كت واقعي را در ايران و تحت ليسانس شركت نستله براه انداختند . اما هدف اين حقير نه تبليغ شركت صهيونيستي ي نستله كه ذكر اين نكته است كه بدانيد و آگاه باشيد كه كيت كت اصلي ي توليد داخل بسيار خوشمزه تر از نمونه ي خارجي ي آن است بخصوص در نوع ساده اش . اگر چه در ايران فقط همان نوع ساده اش توليد ميشود و اين كيت كتهاي سبز و سفيد و نارنجي و ... هيچكدام توليد ايران نيست . بهر حال علاوه بر خوشمزه تر بودن كيت كت توليد داخل ، اين نكته نيز حائز اهميت است كه بهر حال اين كيت كتها تازه تر است و زمان زيادي از توليد آنها نگذشته است . چه اينكه از توليد بمصرف است و شش ماه را در راه و در انبارها و كشتي ها بسر نبرده است تا برسد دست شما . ضمنا" براي كشف خارجي بودن كيت كت ، كافي است كه نگاهي به نوشته هاي آن بيندازيد اگر به فارسي نوشته نشده بود ، شك نكنيد كه خودشه . يعني خارجيه .
در تكميل اين كامنت كيت كتي ، آنهم در روز جهاني ي زن و به جهت اداي دين به همه ي زنان و دختران كيت كت خور ، اين را نيز اضافه كنم كه بتازگي نوعي كيت كت ساده و به شكل و شمايل كيت كت توليد داخل وارد بازار شده كه نوشته هاي روي آن نيز فارسي است اما اگر اندكي دقت بكنيد يك سطر البته آنهم به فارسي روي آن نوشته است كه اين محصول به سفارش شركت نستله و در مالزي ! توليد شده است ! گفتم كه يك وقت اشتباه نكنيد و نخريد . ضمنا" اين نوعي كه عرض كردم از نوع كيت كت كوچك دو رديفه است و تاريخ مصرفش نيز منقضي شده است و مزه ي بسيار بد و مزخرفي دارد .
ببخشيد كه طولاني شد . بهر حال روز زن است و گفتيم ثوابي برده باشيم . شاد و تندرست باشيد و هميشه كيت كتتان برقرار باشد و تمام نشود . البته توليد داخلي اش . تمام نشود حتي اگر كه تمام شده باشد عمر صدام !