Desire knows no bounds |
Monday, June 20, 2011 براندازیِ نرم ماندن در حاشیهی رابطه، فارغ از متن حواس که نمیگذارد برای آدم: نمیشود یکی حاشیهی آن دیگری باشد دیگری متنِ این یکی کلن برویم در حاشیه آقا کلن برویم در حاشیه لااقل هر دو با یک مشت متنِ متفاوت |
و فکر می کنم که کلاً تو زنها این قضیه عمومی تر باشه ....
نمیشود یکی متن این یکی باشد و آن دیگری حتی حاشیه ی این یکی هم نباشد . بی ادبی اش میشود که به آرنجش هم نباشد !
اما شده است . میشود . میشود یکی عمری متن آن یکی باشد و حتی خبر هم نداشته باشد . امان از متن های بیخبر . متن های بی حاشیه ...
متن هایی که پاک هم نمیشوند . که پاک هم نمیشوند برویم پی ی کارمان لااقل !
ضرورت توضیح نیست اما بی ضرر است لااقل ! اگر برای برخی گفته شود گاهی نوشته ای چنان که آواز . که آوازه خوانی چنان قشنگ میخواند که شنونده ی ناآوازه خوان را به آواز وامیدارد . هر چند خارج هر چند ناکوک . گاهی کامنت حکم تکرار آواز پخش شده از ضبط صوت ! دارد که شنونده زیر لب زمزمه میکند آنرا . نه اینکه آوازه خوان باشد یا توهم آوازه خوانی پیدا کرده باشد و یا که بخواهد او نیز آوازی بخواند . گاهی کامنت ، زمزمه ی دو سه بیت آواز پست شده است بر زیر لب . بی هیچ نیتی که یعنی من هم هستم . دو سالی است که در پی آواز شما ما هم میزنیم زیر آواز . گفتم تا شما که نه اما دیگرانی بدانند لااقل ! .و البته با پوزش از اینکه کامنت از پست طولانی تر شد .انگار حاشیه ای که پر رویی کرده باشد در مقابل متن . ببخشید .