Desire knows no bounds |
|
Wednesday, November 9, 2016
یه وقتایی هم هست در زندگانی، که دیگه خسته میشی، ذوق و شوقت مدام میخوره تو دیوار و بالاخره یه جایی حوصلهت سر میره، بالاخره یه جایی تموم میشه. میرسی به مرحلهی «هر جور دوست داری»، «هر جور راحتی»، «خواهی بیا ببخشا، خواهی برو جفا کن».
|
|
Comments:
Post a Comment
|