Desire knows no bounds |
|
Saturday, April 11, 2020
یه وقتایی کرونا تو مغزم تموم میشه. میبینم ساعتهاست دارم یه کاری رو میکنم بیکه یادم باشه اون بیرون کرونا اتفاق افتاده. این کارو قبلنا خودم تو زندگیم میکردم. یه ورژنی از خودم رو زندگی میکردم که توش اثری از اون کروناهه نبود. در حالی که کروناهه بیرون از من تو عالم واقع جریان داشت، به شدت هم جریان داشت.
|
|
Comments:
Post a Comment
|