Desire knows no bounds |
Monday, September 14, 2020
در یخچال کوچیکه رو باز کردم دیدم ا، کلم بروکلی دارم. فکر کردم عصر که شد یه کدو سبز رو لایهلایه میکنم، با یه هویج، با یه بسته جوانهی ماش، و کلم بروکلی. قبلش یه پیاز بزرگ رو درشت اسلایس کردهم گذاشتهم تفت بخوره. طلایی که شد، سبزیجات رو میریزم تو تابه، تفت بخورن. دو قاشق عسل رو تو یه ته لیوان آب حل میکنم، توش سس سویا میریزم، سبزیجات که نرم شد سس رو میریزم توش و دو سه دقیقه بعد تمام. زیر تابه رو خاموش میکنم و یه خرده کنجد میپاشم روشون. تو این فاصله تو اون یکی تابههه دو تا شنیتسل داره آروم سرخ میشه، اونقدر آروم که نرم و طلایی بشه، شبیه شنیتسل قدیمیهای سورن. چند روز پیش یه شیشه خیارشور خاردار خریدم. طعمشو خیلی دوست دارم. تند مطبوع. دو تا بشقاب برمیدارم یکی یه دونه شنیتسل توش، با نفری سهتا خیارشور خاردار (موقع نوشتن ازش یاد کاندوم خاردار میفته آدم)، یه ظرف جداگانه هم توش سبزیجات، با پولانسکی، تو تخت، با سریال Trapped. بدی هم نیست دیگه، ها؟
حالا فعلا کو تا عصر. |
Comments:
Post a Comment
|