Desire knows no bounds |
|
Tuesday, October 20, 2020 توی «Good Place»، آدما وقتی تو بهشتن، میتونن بستنی با طعم مورد علاقهشونو انتخاب کنن. چه طعمایی؟ بسته به شخصیت هر کسی، مثلاً بستنی با طعم لباسای از ماشین در اومدهی اتوشدهی جا به جا شده تو کمد، بستنی با طعم دسکتاپ ارگانایز شده، بستنی با طعم موبایلی که باتریش پر پره، بستنی با طعم سیم هدفونی که گره نخورده تو هم، و چیزهایی ازین قبیل. حالا؟ تو جهنم من، طعمای بستنیهام اینان: بستنی با طعم کمد و یخچال نامرتب، بستنی با طعم آشپزخونهای که داره یکی دیگه توش کار می کنه و من مریضم و نمیتونم سرکشی کنم، بستنی با طعم فولدرهای تلنبارشده توی نیو فولدر رو دسکتاپ، بستنی با طعم عکسهایی که فلهای ریخته شدهن تو یه هارد و اضافیاشون دیلیت نشده، بستنی با طعم آخرین دست ملافههای سادهی موجی بدون بکآپ، بستنی با طعم پشمهای سگ و گربه رو مبل و فرش و ملافه، بستنی با طعم کارتنهای مونده از اسبابکشی که هنوز باز نشدهن، بستنی با طعم شیتهای هایدشدهی اضافهی به دردنخور تو گوگل داکس، بستنی با طعم یه سایت پر از غلطهای نگارشی و «میباشد»... تمام اینا خردهجهنمهای زندگی منن و هر روز، لیترالی هر روز با علم به این که وجود دارن و نمیرسم برم سراغشون مرتبشون کنم زندگی رو به کامم تلخ میکنن.
|
|
Comments:
Post a Comment
|