Desire knows no bounds |
Monday, April 25, 2022 من؟ من عاشق گلم. عاشق گل و عاشق سفر و عاشق ثبتکردن جزئیات و عاشق لوازمالتحریر عاشق عکسگرفتن عاشق کیتکت و عاشق خودنویس و مالسکین و رنگ قرمز. گل هم خراب میشه دیگه. کلاً گل زود خراب میشه. توتفرنگی هم همینجور. سبزیخوردن تازه هم. ولی دلیل نمیشه چون گل طبیعی زود خراب میشه من مدام گل نخرم که. که اصلاً این دورهزمونه، دورهزمونهی چیزای زود-خرابشوندهست. قدیما انگار اینجوری نبود. همهچی طول میکشید. الان اما چشم به هم میزنی گلا پژمرده میشن کاهوها سراشون قهوهای میشه اپها اکسپایرد میشن نونای تو فریزر بوی موندگی میگیرن چشم به هم میزنی هی آیاپس پیغام میده دارم تموم میشم شارژم کن. گذشت اون دوران گارانتیهای مادامالعمر. موبایلتو هر قدرم تمیز نگه داری دو روز دیگه هیچ اپی روش نصب نمیشه. مجبوری آپگریدش کنی. گل هم همینه. سفر هم همینه رابطه هم همینه. ترس خراب شدن تموم شدن ترس ازدستدادن دیگه اونقدرهام تهدید بزرگی نیست هیولای بزرگی نیست. آره خب، سعی میکنی گل تازه که میخری تو نور و دمای مناسب نگهش داری یخ بندازی تو آبش شبا بذاریش جای خنک؛ اما گله دیگه، بالاخره پژمرده میشه. بزرگترین قولنامهها و قراردادها هم میبینی به هم میخورن. میبینی یههو یکی پیدا میشه میزنه زیر میز. قانون هم اونقدرها دیگه حناش رنگی نداره. آدما هم حتا به نتونستن به نشدن به دیگهنمیکِشم بیشتر از قبل عادت کردهن. اصن یه جوری شده که یه وقتایی از روز اول منتظری ببینی کِی تموم میشه کی خراب میشه کی پژمرده میشه باید عوضش کنی. ولی به جاش یه مدتی، یه مدت خیلی زیادی حالت خوبه باهاش. عکساتونو ببین. پستای وبلاگتو بخون. همیناست دیگه. زندگی دقیقاً همون لحظهههست که همهچی قشنگ و خوشآبورنگه. همون لحظههه همون مزههه، همون بوهه که هنوز مونده رو بالش. اگه بلد باشی با همینا لذت ببری، زندگیو بُردی؛ وگرنه که بله، زندگی سخت شده کلاً.
|
Comments:
Post a Comment
|