Desire knows no bounds |
Tuesday, May 14, 2002
رادیو
هر چه داشتم ، بخشیدم و تنها شدم. عزیزم ، تو مرا مجبور کردی که یکی از ترانه های غمگین رادیو را به طور مرتب بشنوم. هر چه موج رادیو را عوض می کنم ، باز همان ترانه را می شنوم. کاش مدت درازی بهترین ترانه نباشد. برای اینکه اگر آن را مرتب پخش کنند ، تاب تحمل ندارم. این ترانهء غمگین از حال و روزگار ما حکایت می کند. و خواننده همچنان آن را می خواند: " عشقم را نثار تو کردم...اما نپذیرفتی. زندگیم را وقف تو کردم اما در کنارم نماندی. کاش روزی آن را برگردانی. عشقم را نثار تو کردم...اما نپذیرفتی. عشقم را به تو هدیه کردم آن را دور انداختی، کاش روزی آن را به من برگردانی." ..... از "عاشقانه ها" ی عمو "شل" |
Comments:
Post a Comment
|