Desire knows no bounds |
Thursday, June 20, 2002
امروز ( که شايد الان ديگه شده باشه ديروز ) سالگرد دکتر شريعتی بود . کسی که دوران نوجوانيم رو با نوشته هاش پر کردم . کسی که با پدر ، مادر ، ما متهميم جذبم کرد . بعد ديدم می گه : دوست داشتن از عشق برتر است . برام قشنگ بود ، اما باورش نداشتم . ( هرچند که بعد تو اين سال های آخر ، ديدم اون عبارتش هم واقعيت داره . اون هم می تونه به وقوع بپيونده . در حاليکه اصلا تصورش رو هم نمی کردم . ديدم وقتی عشق از اوج بگذره و تبديل بشه به دوست داشتن ، تمام معادلات رو به هم می زنه . ) بعد تر ها غرق شدم در کوير و گفتگوهای تنهايی و ... . با جمله هاش نگاهم عوض می شد . هميشه ياد دوستی ميفتم که برای اولين بار من رو با نوشته های دکتر آشنا کرد . با دکتر و شجريان و موسيقی اصيل . کم کم ديدم نسبت به خيلی چيزا عوض شد ، از جمله دين ، از جمله نيايش ، از جمله حج ... . حيف که فراموشکاری همه چی رو کمرنگ می کنه . به خصوص اون چيزهايی رو که پايهء سستی دارن . خلاصه کاش هنوز تو اين دوره هم از اين آدما داشتيم . عجب نسل سوخته ای هستيم ما .
غريب آشنا ... غريب آشنا ... غريب آشنا . |
Comments:
Post a Comment
|