Desire knows no bounds |
|
Monday, June 1, 2009
من يه شترم. يه شتر کينهایِ اصل. که علیرغم ظاهر مهربونم، بعد از ده سال هم که شده به شيوهای کاملن ناخوداگاه و زيرپوستی انتقامم رو میگيرم. بعد اصلن هم اين قضيه باورم نمیشه تا زمانی که از خودم و کارام در شگفت بمونم و در احوال خودم تعمق کنم تا بفهمم که دييييينگ، طرف داره تاوان فلان کاری که هزار سال پيش کرده بوده رو میده. اوهوم، يه همچين شتر صبوریام من.
|
Gonah dare.