Desire knows no bounds |
Tuesday, June 21, 2011
میدونی بدترش کجاست؟
بدترش اینجاست که این گشتهای حجاب صرفن تو میادین اصلی شهر نیستن. لعنتیا یه کاری کردهن که این گشتا تکثیر شدهن همهجا. تزریق شدهن تو کوچه پسکوچههای زندگیمون. تو خونه، تو کلاس، تو ماشین، تو خیابون خودمون. هزارمین باره که این چندروزه، خانومای شبیه به خودم بهم تذکر دادهن که: با این دامنه میگیرنتها، نپوش دیگه. دامنتو بکش پایینتر دخترم، میگیرنت. جوراب پات کن خانوم، بهت گیر میدن بیچاره میشیا. رفقام همینجور. همکلاسیهام همینجورتر. آقای دوستم تو ماشین: دامنتو درست کن، بیاد ببینه ماشینو میخوابونه. شالتو بنداز سرت، الان میرسیم سر میرداماد گیر میدن بهمون. موهاتو از پشت جمع کن، میان یه چی میگن بهت. زیر پل گشت وایستاده، قیافهت درسته؟ یه وقتایی پیاده میشی در ماشینو میکوبی میری پی کارت. چیزی اما عوض نمیشه. رخنه کردهن تو خونههامون. |
حتما دیده اید زنان و دخترانی که بی آنکه گشتی در کار باشد و یا ترس از چیزی در میان باشد ، پیوسته در حال مرتب کردن روسری اند . مثل خانمهای چادری که یک دستشان مدام زیر چانه اشان است برای گرفتن چادر .
بنظرم این هم نوعی رخنه است مثل چیزی که شما میگویید .رخنه ای که اما خیلی سال است رخ داده است !