Desire knows no bounds |
|
Monday, September 24, 2012
حالا دیگر باور کردهام در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد. دنیا به این سادگیها به آخر نمیرسد. حالا میدانم آنقدر بزرگ شدهام که بتوانم دست از تو بردارم. دست از «تو را تغییر دادن» بردارم و تو را همینجور که هستی بخواهم. همینجور که «تو»یی دوستت داشته باشم. حالا دیگر میدانم چگونه داشته باشمات، و این از من زنِ قویتری میسازد.
Expired Notes --- Silvia Filan
Labels: las comillas |
|
Comments:
چه خوب که دوباره مینویسی ... دلم برای نوشته هات تنگ شده بود
عالی بود .دلمو آروم کرد
چقدر خوشحالم برگشتی. از هجدهم جولای نداشتمت. مرسی.
Post a Comment
|