Desire knows no bounds |
Saturday, February 23, 2013
ساعت دوازده و نیم شب است. هنوز سرِ کارم. گمانم یکی دو ساعت دیگر هم کار داشته باشم همچنان. بالاخره موفق شدم چیزی بخورم به جای صبحانه و ناهار و شام امروز و صبحانه و ناهار دیروز. چی؟ دو تا تخممرغ همزده با شکر به اضافهی چند تکه نان جو که رویش تخمه و کنجد و اینها چسبانده شده؛ و ماست. تنها خوراکیهای موجود به ساعتِ دوازده و نیمِ شب. یادم نمیآید آخرین باری که ناهار خوردم به عنوان ناهار کی بوده. کار که دارم، اولین چیزی که از زندگیام حذف میشود خوردن است. آشامیدن جایش را میگیرد. پریروزها سارا و ندا میگفتند لاغر شدهام، لابد زندگی خصوصیام (!) بهبودیافته شده. هاه، زندگی خصوصی خانم آیِ با کلاه. همینجور که داشتم تخممرغها را با شکر هم میزدم توی کاسهی سفالی، بیهوا یاد او افتادم. گمانم حالا نِشسته باشد روی مبل جلوی تلویزیون، پاهایش را گذاشته باشد روی میز، لپتاپش روشن کنارش نیمهباز، فیلمی چیزی، و سیگار. وینستون میکشد یا مارلبورو؟ نمیدانم. شاید شام یکی از آن تُستهای معرکهاش را درست کرده باشد، که آن وقتها شرحشان را در اساماس با آب و تاب برایم میفرستاد وسوسهام کند بروم دوتایی شام بخوریم فیلم ببینیم. بلی، زندگی خصوصی خانم آیِ با کلاه. تا کرهی توی ماهیتابه آب شود فکر میکردم هنوز هم یادِ من میافتد لابد. وقتهای استیک مخصوصاً، و خورش بادمجان، و ماهی سفید. چه میدانم. حتا شاید هرازگاهی چیزی خریده باشد برایم گذاشته باشد کنار. تمامِ این سالها. عین یک صندوق گنج. عین همان فیلمی که اسمش یادم نیست و دخترک سرطان داشت و کیانو ریوز با یک خروار هدیه از راه میرسید، با یک اسب آبی گنده که از توی دهانش حباب میآمد بیرون. بلی. زندگی خیلی هم شبیه فیلمها نیست. اینجا فقط نان جو پیدا میشود و من لااقل دو ساعت دیگر کار دارم و هیچ هم غمگین نیستم و عاشق این کاغذها و دفترهای جلد چرمی سیاهم که نیمه بازند روی میز. آخخخخخ که کلن میمیرم برای این دفترهای سیاه.
Labels: یادداشتهای روزانه |
گاهي دلش بدجور هواي خانم آي با كلاهِ آن سالها را ميكند. ؛
دختري كه از اين روزها، ؛
از او، ؛
فقط خاطراتي مانده، ؛
كه گهگاه، ؛
بگويي-نگويي(!)، ؛
بفهمي-نفهمي(!)، ؛
سايهاي، شبحي، چيزي بيرون زده و ديده ميشود... ؛
و تا به خودت بيايي، ؛
دوباره از او خبري نيست. ؛
كسي كه از 2006 اينجا را خوانده، ؛
گاهي دلش بدجور هواي خانم آي با كلاهِ آن سالها را ميكند. ؛
:]
پی نوشت: همزه ندارم.
ممنون موفق باشین
www.aiolos.blogfa.com