Desire knows no bounds |
|
Monday, April 1, 2019
یادداشت فرناز سیفی راجع به «رکسانه گی»:
چندباری از علاقهام به رکسانه گی، فمینیست، رماننویس و استاد دانشگاه نوشتم. بهنظرم او یکی از خوشفکرترین فمینیستهای فعلی در عرصهی روشنفکری عمومی است که هم در آکادمی حضور موفقی دارد و سواد دانشگاهی دارد، هم ارزش و قلق حضور جذاب، موثر و نوشتن موجز و گویا و روان برای نشریات جریان اصلی را بلد است. رمان بسیار خوباش(An Untamed State) هم گواه روشنی بر مهارتهای داستاننویسی اوست. رکسانه گی چندماه پیش در "تد" سخنرانی کرد؛ با محوریت مقالههای تازهترین کتاباش با عنوان "فمینیست بد." او سالهاست با شهامت میگوید با معیارهای آن گروه از فمینیستهای خطکش بهدست که فمینیسم را جز در چارچوبی تنگ و نفسگیر نمیفهمند و نمیپذیرند، او حتما "فمینیست بدی" است. در ماشین دوست دارد با صدای بلند آهنگ رپ سکسیستی گوش بدهد، یک سری کارهای "یدی" را واقعا تهذهن "مردانه" میداند و هیچ علاقهای هم ندارد این کارها را یاد بگیرد و انجام بدهد و ترجیح میدهد یک مرد قویهیکلی بیاد مثلا شیر آب را که چکه میکند، درست کند. عاشق مجلههای فشن است و اتفاقا رنگ صورتی که انقدر با علم به جنگاش رفتید، رنگ مورد علاقهی اوست. سریالهای آبکی دوست دارد و ته دلش به داستانهای فانتزی با پایان خوش و شاهزاده اسبسوار هم علاقه دارد و دوست دارد ماجراهای عشقی گاهی واقعا پایانی همینقدر افسانهای و خوش داشته باشد. آیا او با همهی تضادها و مجموعهی متناقض چیزهایی که دوست دارد و ندارد، فمینیست نیست و باید با چوب رانده شود؟ و کی گفته چون او خود را "فمینیست" معرفی میکند، باید "پرفکت" باشد و همهی "باید/نباید فمینیستی" را رعایت کند؟ کی گفته هیچ کس دیگری هم که خود را فمینیست میداند باید حتما و لزوما در همهی این چارچوب تنگ بگنجد؟ مثال خوبی میزند...بیانسه، خواننده معروف پاپ، خود را فمینیست میداند و در یکی از اجراهای خود روی صحنه جلوی احتمالا بزرگترین اندازهای که لغت "فمینیسم" تا حالا دیده شده، برنامه اجرا کرد. جماعتی از فمینیستها با چوب و چماق دنبال او افتادند که نخیر ایشان هیچ هم فمینیست نیست و اعلام برائت و مرزکشی...گی عبارت بسیار مهم و درستی استفاده میکند:« آمدند فمینیسم بیانسه را نمره دادند»...این مشکل وحشتناک بزرگی است که گریبانگیر فمینیسم در همه جهان است و فمینیسم ایران هم تا خرخره در منجلاباش فرو رفته است. عدهی زیادی مدام در حال "نمره دادن" به فمینیسم دیگراناند و مسابقهی "من فمینیستترم چون..." یا " تو فمینیست واقعی نیستی چون..." گی میگوید از آنجایی که هنوز خواستهها و مطالبات بسیار بسیار زیادی باقی مانده که محقق نشده و برای داشتن آن میجنگیم، مدام از یکدیگر انتظار "پرفکشن" داریم و افتادیم به جان هم و فمینیسم یکدیگر را "میدریم" و لتوپار میکنیم. کاری که نباید بکنیم و حواسمان باشد "فمینیسم بد" نقطهی شروع است؛ او در پایان کتاب "فمینیست بد" مینویسد:«من ترجیح میدهم فمینیست بدی باشم تا اینکه اصلا فمینیست نباشم.» ...واقعا کدام جنبش انقدر در حال تاراندن و پس زدن نیروهای علاقهمند و تازهنفس است آخر...؟ نکنید، با شما هم هستم دوستان عزیز! Labels: UnderlineD |
|
Comments:
Post a Comment
|