آهو نمیشوی بدین جستوخیز، گوسِپند |
|
Wednesday, October 15, 2025 فستیوال فیلم ونکوور تموم شد. شاید امشب برم صراط رو دوباره تو سینما ببینم، ولی دیگه جایی بلیت ندارم. عیش خوبی بود این ده روز. روزهام به چیزی گذشت که عاشقشم، و فیلمهای خوبی هم برای دیدن انتخاب کرده بودم. بهم خوش گذشت، خیلی خوش گذشت. Sentimental Value [Joachim Trier]فیلم رو به اندازهای که فکر میکردم و تعریفشو شنیده بودم دوست نداشتم. به نظرم فیلمساز خوبی نیست تریه. فیلم قبلیش رو هم دوست نداشتم. سوژههاش خوبن، حال و هوای فیلما هم خوبه، ولی درست فیلمه رو نمیسازه. یه فاز زردی داره که به دلم نمیچسبه. الف گفته بود از این فیلم خیلی خوشت میاد. منطقاً باید خوشم میومد هم. ولی فیلمساختن طرف رو دوست ندارم. یه سری لحظههای خیلی خوب داشت و باقیش رو بیشتر مجذوب ایدهش شده بود تا فیلم ساختن درستدرمون. با فیلم قبلیش هم همین مشکلو داشتم، به مقدار بسیار بیشتر. Resurrection [Bi Gan] هفتهی گذشته نشستم چندتا از فیلمای قبلی بی گان رو دیدم. از کایلی بلوز شروع کردم و بعد یک داستان کوتاه و بعد سفر طولانی روز در شب. میتونم بهش بگم شاعر هذیان. خیلی خوب بلده رؤیا و کابوس و تب و هذیان رو. گاسپار نوئهی چینی؟ کارگردان نوی مورد علاقهمه. Young Mothers [Dardenne Brothers] مزهی فیلمهای قدیمی داردنها رو میداد. یاد دوران خوش منظومه خرد افتادم. Miroirs No. 3 [Christian Petzold] جمع و جور و نرم. پروژهشو دوست داشتم ولی پایان فیلم رو نه. پتزولد دوست دارم کلاً. The Mastermind [Kelly Reichardt] تا نصف فیلم اینجوری بودم که وات د فاک. بعد اما دیدم کلی رایکارد همون اول میاد جهانش رو تعریف میکنه و بعد با همون منطق فیلمش رو پیش میبره. این شد که حتی کمکم علاقمند شدم به فیلم و حتی پایانش رو خیلی دوست داشتم. فکر کنم فقط من خوشم اومده باشه از فیلم. Sirat [Oliver Laxe] لذت صوتی و بصری جدید. عالی. عالی. La Grazia [Paolo Sorrentino] تیپیکال سورنتینو. یاد پرحرفیهای بهمن فمانآرا میندازه منو فیلماش. ولی خب موسیقی عالی و سورنتینوی همیشگی. Father Mother Sister Brother [Jim Jarmusch] جارموش معمولی. شاید اصلاً اگه نمیدونستم فیلم مال کیه، جارموشبودنش رو حدس نمیزدم. اپیزود اول رو دوست داشتم. سوم رو اصلاً.
|
|
Comments:
Post a Comment
|