Desire knows no bounds |
|
Monday, December 4, 2006
همينجوری که داريم حرف میزنيم میرسيم به Intimacy و فيبی میگه: اول کتابشو بخونم پس؟ میگم: آره، البته نه که زياد ربط داشته باشهها. میگه: آره، مارانا هم.. بعد يه هو يه مکثی میکنه.. ادامه میده: سر هرمس هم همينو گفته بود.. بعد دوباره يه مکثی میکنه که: بس که هی آدمو دخترم دخترم صدا میکنه، آدم امر بهش مشتبه میشه که خدايی چيزيه واقعا، بعد نمیشه خودمونی صداش کرد!!!
|
اصلاً دلتان هم بخواهد یکی پیدا شود بگوید دخترم دخترم.
حالا من و نازلی دختر آیدین ده دفعه نشستیم هی غیبت اینا رو بکنیم
وسط بحث به اون داغی هی میگیم هرمس ....مارانا ... هرمس مارانا....اه آدم تا نگه سر هرمس مارانا انگار نمیشه
وسط غیبت کردنی ببین گیری افتادیما!!!؟
cool post, cooler comments... :D