Desire knows no bounds |
|
Sunday, June 27, 2010
«اتفاق» افتاده کفِ زمین، عین یه تیکه خرمای گازخورده و وارفته. کلمهها و واژهها وول میخورن دورش، عین مورچهها. دودلام پیفپاف بزنم بهشون یا درو ببندم برم.
|
در واقع هر كاريش بكني خرمائه ديگه قابل خوردن نميشه
.